میرجلالالدین کزازی استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم و پژوهشگر پیشکسوت در حوزه زبان و ادبیات فارسی و از چهرههای ماندگار کشور، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره پیشینه جشن نوروز در زادگاهش کرمانشاه، گفت: نوروز در کرمانشاه مانند دیگر شهرهای ایران کمابیش برگزار میشود. همان رسم و راهها و رفتارها و ویژگیهایی که همه ایرانیان در روزهای نوروز آشکار میدارند، در کرمانشاه نیز به دیده میآید.
وی ادامه داد: آن ویژگیهای ناب و کهن را به هنگام جشن و آئین نوروزی در روستاهای کرمانشاه میتوان یافت زیرا روستائیان کمتر از شهریان به یکسانی و یکنواختی در رفتارها از آن میان رفتارهای نوروزی رسیدهاند هر چند در این سالیان به دریغ باید گفت روستائیان نیز بیشتر به شیوه شهریان میزیند و رفتار میکنند. شما اگر بخواهید ویژگیهای ناب و کهن و بومی نوروز را بیابید، به ناچار میباید به روستاهای دور و پرت افتاده بروید.
کزازی اضافه کرد: یکی از ویژگیهای نوروزین که تا چندی پیش در روستاهای کرمانشاه دیده میشد و در دیگر بخشهای ایرانزمین شاید کمتر به چشم میآید، آتشی ویژه بود که روستائیان در شبهای پایانی سال بر بام خانههاشان میافروختند به گونهای که از دورجای هم، پرتو و تاب و تب این آتش فراچشم میآمد. این آتش را در زبان بومی که کردی است، «آگر نوروزی» مینامیدند.
وی همچنین یادآور شد: افزون بر آن خوان نوروزی در روستاهای کرمانشاه اندکی با خوان نوروزی در شهر، نایکسان بود. در شهر کرمانشاه خانوادهها بیشتر در پذیرایی از مهمانان نوروزی از کلوچههای کرمانشاهی بهره میبردند و میبرند. این کلوچهها از نشانههای ویژه کرمانشاه است که چند گونه دارد؛ نان شکری، نان برنجی، نان خرمایی و سرانجام کاک. این کلوچهها ارمغان کرمانشاه نیز هست و آنها را از این شهر به شهرهای دیگر میبرند چونان رهاورد.
این فرهنگپژوه پیشکسوت گفت: کلوچههای روستایی اما از گونهای دیگر بوده است و هنوز هم هست، نمونه را کلوچهای بسیار خوشمزه که آن را «بژی» مینامند، میتوان برشمرد؛ کلوچهای است که آن را چرب و خوشمزده، میپزند. این واژه ریخت کردی «بزیست» است؛ فرمان یا امر از زیستن؛ تو گویی این کلوچه را مایه زندگانی میدانستهاند و از همین روی چنین نامی بر آن نهادهاند.
کزازی در پایان تاکید کرد: به هر روی یکی از دریغها آن است که هر چه ما در زمان پیش میرویم، آن گونهگونیها و نایکسانیها یکی از بنیادهای استوار فرهنگ و تاریخ و منش ایرانی است، به سوی یکنواختی و یکسانی رنگ میبازد و ما هم به همین سو، پیش میتازیم. از این روی باید بکوشیم که ویژگیها و ساز و کارهای بومی را که در ایران بسیار گونهگون است و پرشمار، به هر شیوهای که میتوانیم پاس بداریم زیرا یکی از فسونهای فسانهرنگ در این سرزمین کهن، همین گونهگونی و نوآئینی است که از هر دید میتواند سرمایهای سترگ باشد برای ایرانیان.
نظر شما